• وبلاگ : قلب ِ اروند
  • يادداشت : فرق آهو با ببيي و حمار
  • نظرات : 1 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محمدعلي 
    به نام خدا
    سلام
    با سپاس از عنايت شما
    يکبار ديگر متن فوق را مطالعه کردم تا اگر اشتباه کرده ام اصلاح کنم. دقت کنيد آنچه که در اينجا از آن سخنراني آورده ايد نقد مي کنم. اين مقدار, معنا و مفهومش ـ آنطور که شما گزارش کرده ايد ـ کاملا تام و روشن است و نيازي نيست که بنده در آن جلسه بوده باشم و ساير سخنان را شنيده باشم. و بعيد است که در گزارش شما آن مقدار تغيير اساسي رخ داده باشد که معنا را کاملا برعکس کرده باشد. به هر حال طبق گزارش شما
    ايشان گفته:
    "اون وقت که الاغ مثل الان توهين محسوب نمي شد."

    ببينيد ايشان ميگويد آن موقع الاغ توهين نبوده. من به همين اشکال دارم. مي گويم خداوند که ميگويد مثل الاغ بار کتاب حمل مي کنند! مي خواهد آنها را بکوبد. ميخواهد بگويد همچون الاغي که نمي فهمد و کتاب سودي برايش ندارد اينها هم چنين هستند.
    يا آنجا که ميفرمايد همچون چارپا بلکه گمراه تر هستند. اگر چارپا را به قصد خوار نشان دادن آنها نگفته بود چرا بعدش مي فرمايد: بلکه گمراه ترند!؟ پس معلوم مي شود چارپا را که گفته براي پست معرفي کردن آنها بوده.

    توجه کنيد سخنران در مقام مثال دچار اشتباه واضحي شده مي گويد:
    "
    اونوقت يکي به طرف مي گفت فلاني الاغتو بهم قرض بده مثل اين بود که الان يکي بگه فلاني!زانتيا ات رو ميدي يه دور بزنم؟" !
    در حاليکه اصلا بحث اين نيست که کسي به جاي زانتيا اون موقع الاغ داشته و مسلما اگر بهش ميگفتي تو الاغ داري توهين نبوده. بحث اينه که اگر بهش ميگفتي تو خودت مثل الاغ هستي آيا اين هم توهين نبوده؟؟؟!!!
    خداوند نمي گويد آنها الاغ سوار مي شدند بلکه مي فرمايد: خودشان همچون الاغ هستند.! ـ دقت کنيد ـ
    بعد مي گويند:

    بهش گفتم الان يکي به شما بگه آقا شما چقدر شبيه آهو هستي ناراحت ميشي؟

    نه حاج آقا ناراحتي نداره.

    _خب آهو فرقش با بَبَيي و الاغ چيه؟

    به نظرم سوال کننده بايد فورا مي گفت فرقش اينه که ما اگر کسي را به آهو تشبيه مي کنيم به خاطر زيبايي چشمانش يا به خاطر تيزرو بودنش است و به همين دليل اين تشبيه توهين محسوب نمي شود. اما وقتي به کسي بگوييم چون به علمت عمل نمي کني همچون الاغ هستي که بار کتاب دارد مسلما داريم توهين مي کنيم. که البته وقتي خداوندچنين ميگويد پس آن گروه واقعا چنين هستند و مستحق چنين سخني مي باشند.

    خواهر بزرگوارم بنده اين مقداري را که شما به اين شکل گزارش کرديد نقد کردم. آيا برداشت شما يا هر کس ديگر از گزارش فوق و آن جملات واضح چيزي غير از برداشت من است؟

    به هر حال بر خلاف گماني که درباره برادر ايماني خود برده ايد بنده هميشه سعي کرده ام به سخن توجه کنم تا صاحب سخن و به همين دليل در مورد ساير نکاتي که از آن سخنران گزارش کرده ايد نقدي نداشتم چرا که ايرادي نديدم.

    معتقدم که از هر کس مي توان استفاده نمود اما شرط دارد و در هر مرحله اي رجوع به هر کس صحيح نيست. معتقدم اگر انسان مباني اعتقادي کاملا دستش آمد بعد شايد براي استفاده از بعضي نکات و روشها بتوان به ديگراني که آن مباني را ندارند مراجعه کند اما براي کسي که مباني دستش نيامده اين رجوع مي تواند خطرناک باشد. کافيست يک نکته کليدي نادرست در بين سخناني صحيح گفته شود و مسير عقايد فرد را منحرف کند.

    اميدوارم شما هم اگر شخصيت بنده را دچار اشکال مي دانيد و مرا فردي "ناظر به من قال" مي دانيد اما خودتان سعي کنيد نقد مرا بدون لحاظ اين اشکال شخصيتي ام بنگريد و قضاوت بفرماييد.

    موفق باشيد

    پاسخ

    سخنانتان قابل تامل است.ممنون