• وبلاگ : قلب ِ اروند
  • يادداشت : ديروز و امروز
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    با عرض سلام وخسته نباشيد

    از اينکه نظات من رو نمايش دادين ازتون ممنونم.

    خوب بود به همه ادعاهاتون جواب قانع کننده اي داشتين.

    با تشکر:عرفان

    + عرفان 

    4-خواهشم اينکه اين جمله که ميگه((مشكل حوزوي هاي ديندار سليقه اي هستن.به ما چه ربطي داره يه عده ادم اومدن و روي زمين واجبات جديدي به دين اضافه كردن؟)) رو بيشتر توضيح بدين.

    اون يه عده ادم کيان؟کدوم يکي از واجبات ما جديد هستن که بدون ادله فقهي باشن؟

    5-به گمونم شما يا با اهالي حوزه سروکار نداريد يا اينکه خوب نتونستين اونا رو بشناسين.وگرنه حرف شما در مورد تعبدي بودن سلايق اونها در کمال بي انصافيه.

    6-در اينکه در روحانيت هر جور ادمي پيدا ميشه شکي نيست.اما خوب نيست که همشون رو يه کاسه ببينيم و جهل بعضي ها رو به پاي همه بنويسيم.

    پاسخ

    نگفتم همه!گفتم خيلي هاشون!
    + عرفان 

    7-در مورد آيه کريمه که بهش اشاره شده سه تا نکته لازم ميدونم که عرض کنم:

    الف)اگه منظورتون از((اکثر من في الارض)) حوزوي ها يا کساني هستند که تفکر حوزوي دارند،بايد به اطلاع شما به رسونم که اتفاقا اين عده جزء اقليت ها هستند.

    ب)بهتر بود شان نزول اين آيه رو ذکر ميکرديد که روشن بشه که اون ((يخرصون)) کيا هستن؟کفار يا ...؟

    ج)اگه اين آيه رو خودتون تفسير مي کنيد و قصد داريد با اين آيه يه عده خاص(يا همون اقليت) رو هدف قرار بدين که تکليفتون معلومه،اگرم که نه،پس توصيه ميکنم يه سري به کتب تفسيري بزنين.

    با تشکر:عرفان

    پاسخ

    در وبلاگ پاسخ تان را دادم.
    + عرفان 

    2-کدوم عده از حوزوي ها سليقه اي عمل ميکنند که داره ازشون صحبت ميشه؟

    من بالاخره منظور نگارنده رو از واژه ((ديندار متفاوت))متوجه نشدم.مگه رهبران اصلي دين،چند نوع دين به ما عرضه کردن که ما بخواهيم اوني رو انتخاب کنيم که ما رو متفاوت کنه؟

    مگه غير اينکه تشيع اثني عشري داراي پيکره واحدي است که همه پيشوايان آن راه واحدي را نشانمان دادند؟ و الان داريم همون راه رو ميريم؟

    پاسخ

    2-خيلي از حوزي ها سليقه اي عمل مي كنند و من هم از خيلي هاشون صحبت نمودم._ديندار متفاوت منظور متفاوت با مردم ديگه است_همانها كه آيه116 انعام معرفي شان مي كند حالا چه حوزوي چه غير حوزوي_ نه اينكه دينداري متفاوت با ديني كه پيشوايانمون به ما ارائه كردند._بله تشيع و اما ما راه واحدي مي ريم يا فقط شعار مي ديم و خودمون از بيراهه مي ريم؟

    با عرض سلام وخسته نباشيد.

    پاسخ

    سلام ٌ عليكم

    سلام.

    نوشته هاي بنفشتون رو خوندم که خالي از چندتا دونه نکته نيست:

    -کساني که تازه وارد حوزه ميشن تو فکر اين هستن که بخوان ديندار متفاوتي بشن،يعني به چيزي برسن که ديگرون نتونستن برسن.

    -بعضي از اونا تواين فکرن که بتونن ساير چيزها رو با حوزه جمع بزنن که نميشه.مثل آرايش يا مثلا ژل

    -کساني که تويه وادي خاصي سير ميکنن همش تو اين فکرن که بقيه دارن اشتباه ميکنن.البته درست فکر ميکنن.آخه بقيه دينشون رو از چهارتا طلبه و از مردم عوام ميگيرن و اينا دينشون رو مستقيما از خدا .

    موفق باشين/

    پاسخ

    من قرار نيست حوزه بروم.قرار است درس حوزوي بخوانم و آرايش كردن با دينداري هيچ ضديتي ندارند!شرعا هيچ ضديتي ندارد.حوزوي هايي كه براي شوهرشان هم آراي نمي كنند و بيحيايي ميدانند بهتر است در مورد ما دخترهاي جوان نظر ندهند.آرايش كردن ما با دين ضديت دارد در صورتي كه جلوي نامحرم باشد؛حال كه جلو نامحرم آرايش نمي كنيم پس لزومي ندارد از يك عده حوزوي كه سليقه اي عمل ميكنند هم پيروي كنم.اينكه به چيزي برسم كه ديگران نرسيدند بله هست!البته ربطي به حوزه نداره ولي حوزه علم اين راه رفتن رو به ادم ميده.همه هم منظورم مذهبي هاي عوام است.افراد زيادي در حوزه ديندار متفاوتي شدند مثل آقاي بهجت.البته در اين زمانه امثال ايشون رو نديده ايم.پس حتما اگر بخواهيم ديندار متفاوتي باشيم خواهد شد!تو فكر اين كه ساير چيزها رو با حوزه جمع بزنم هم هستم!كسي جز خداوند نميتونه ما آدم ها رو محدود كنه.سعي مي كنم واجبش رو عمل كنم و حرامش رو هم ترك كنم.مستحبشو عمل و مكروهشو ترك كنم.آرايش كردن يا مثلا بازي كامپيوتري انجام دادن يا لباساي قشنگ پوشيدن از كارهاي مباح هستند و تازه اگر با نيت خدايي هم انجام بشن ثواب هم دارن.پس مشكل چي؟مشكل حوزوي هاي ديندار سليقه اي هستن.به ما چه ربطي داره يه عده ادم اومدن و روي زمين واجبات جديدي به دين اضافه كردن؟من در حد توانايي ام نيست حرف فردي غير از خدا و اوليا خدا رو گوش بدم.يعني شخصيتم اونقدر پايين نيست كه با دينداران سليقه اي هم مصير بشم.دينداران سليقه اي اي كه حتي جرات ندارند بگن آقا ما از فلان چيز خوشمون نمياد ربطي به دين نداره ها سليقه ي ما است!جراتشو ندارن.شايدم نميخوان!شايدم دوست دارن كارهاشون به عنوان دين جابيفته!و مانند پيام آوري آسماني ازشون اطاعت بشه؟!نه من تو اين فكر نيستم كه همش بقيه دارن اشتباه مي كنن ولي به اين آيه قرآن هم اعتقاد دارم كه: و اگر از بيشتر كسانى كه در [اين سر]زمين مى‏باشند پيروى كنى تو را از راه خدا گمراه مى‏كنند آنان جز از گمان [خود] پيروى نمى‏كنند و جز به حدس و تخمين نمى‏پردازند ( سوره انعام-آيه???)خيلي ها اشتباه ميكنند حتي من!پس بايد دقت زيادي داشت.البته حوزوي ها دينشون رو مستقيما از خدا نميگيرن مگه پيامبرند؟! خيلي از حوزوي ها هم با ظن و گمان ميرند جلو.اونقدر كه جواب سوالات من جوان رو نميتونن از قرآن و سنت بگويند و فقط براي خودشون فلسفه بافي ميكنند به گمان اينكه ماهم نفهميديم بلد نيستند جواب بدهند.