سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
قلب ِ اروند

پدر بزرگ یک ماهی را پیش ما مهمان است تا هوای خوب اینجا و مراقبت های مادر حالش را به تر کند.

پدر هم، خانه ی مادر بزرگ است تا آن جا برایشان چیزی بسازد.

مادر انگار شوهرش را با پدرش معامله کرده است.

پدر بزرگ هر روز دو یه باری را به همسرش تلفن می زند و با کلی قربان و صدقه رفتن، حال او را می پرسد.

صبح ها هم پس از نماز صبح برایش زنگ می زند تا خاله ها اورا بیدار کنند و نماز بخواند.

چقدر

پدر بزرگ

مادر بزرگ

را

دوست

می دارد...

 

 




موضوع مطلب :
سه شنبه 89/2/7 :: 11:45 صبح ::  نویسنده : قلب اروند