سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
قلب ِ اروند

 

حرف از بچه های اطلاعات شد و اینکه مگر می شود تلفن های ما کنترل نشود؟!

 

 

_فامیلی فلانی چیه؟

-نمی شه بگم اطلاعاتیا می فهمن.

_وقتی خط موبایلش به اسم خودشه یعنی خود اطلاعاتیا می دونن.

-یعنی اینم می دونن که اونجا منزل....هست؟

_آره همونطور که می دونن اونجا منزل.....هست.

-این اطلاعاتیه فکر کرده من نمیدونم فامیلیش حسینیه؟

 

 

_ اِ یعنی چی؟ واضح تر حرف بزن.

- هیچی گفتم یه فامیلی فراگیر بگم شاید طرف همین بود کلی رفت سرکار.

_کریمی هم شاید باشه اینم زیاده.

-فکر کرده نمی دونم محمدیه؟!

_...

-...

 

 

_چندین دقیقه است که به جای حرفای خودمون از اطلاعات می گیم.بیا حرفای خودمونو بزنیم.

-آره.بابا گوش نده دیگه.چطور می تونی به حرف دوتا نامحرم گوش بدی؟

-از کجا معلوم طرف زن نباشه؟

-اینم هستا.بهر حال گوش نده دیگه بی ادب.ما می خواهیم حرف خصوصی بزنیم.

_...!

-...!

این هم از نتایج اخلاقی تخیلات تلفنی من و مریم سادات بود...

 




موضوع مطلب :
سه شنبه 89/2/7 :: 9:51 عصر ::  نویسنده : قلب اروند